ناسیونالیسم ترک و تمدن باختر
نویسنده:
ضیا گوکالپ
مترجم:
فریدون بازرگان
امتیاز دهید
از متن کتاب:
نزد ترکان، زبان، ادبیات، اخلاقیات، قانون، اقتصاد و سازمانهای خلق وجود دارد که بالتمام از آنچه رسمی هستند متفاوت میباشند. سبب این دوگانگی از آن لحاظ است که ترکها نهادهای اقوام بیگانه را به عاریت گرفتهاند و از آنها تمدنی مصنوعی به وجود آوردهاند، بعوض اینکه تمدن ویژه خود را از راه پیشرفت و توسعه نهادهای خویش موجودیت بخشند. در ازمنه قدیم روحیات آنان برخی احساسهای سالم را در آنان الهامبخش گردید و مانع از ایجاد چنین تباین و تفاوتهائی شد. آنان به اصالت خویش معتقد بودند و عادت پیدا کردند دیگران را «تات» بخوانند و به این عنوان از خود متمایز سازند. نیز کسانی از میان خود را که مقلد اقوام دیگر گشته بودند «سارت» نام نهادند. آنان تمدن خویش را «اویغارلیق-اویقارلیک» مشخص ساختند. سنن آنان «تؤره» نام گرفت، قوانینشان را «توزوک» نام نهادند و قانون اساسی خود را «یاسا» گفتند. بعنوان یک ملت خود را «بودون» خواندند، واژهای که از بوتون (همه، کلیه) مشتق شده است چرا که آنان خود را آزاد و وارسته از همه جهانیان پنداشتند. ربالنوع خویش را خدای ترکها خواندند و معتقد گردیدند که او تنها مراقبت رفاه و نیکبختیشان را در اختیار دارد، چنانکه این نکته را در کتیبههای «گول تکین» (اورخون) میبینیم.
علیرغم این ایدهآلیسم که از رسوم و آداب آنان ملهم گشته بود، رهبران رسمی مردم ترک سنن ملی را بخاطر زندگی درباری خویش، فراموش کردند. آنان به برتری «تات» اعتقاد رسانده و مقلد اینان شدند، و بنابراین برگزیدگان رسمی ترکها به جانب مغاک «سارت بودن» پیش راندند. خوشبختانه نخبه خلق سنن زبانی خویش را پاسدار گشته و ملت را از خاموشی نجات بخشیدند.
بیشتر
نزد ترکان، زبان، ادبیات، اخلاقیات، قانون، اقتصاد و سازمانهای خلق وجود دارد که بالتمام از آنچه رسمی هستند متفاوت میباشند. سبب این دوگانگی از آن لحاظ است که ترکها نهادهای اقوام بیگانه را به عاریت گرفتهاند و از آنها تمدنی مصنوعی به وجود آوردهاند، بعوض اینکه تمدن ویژه خود را از راه پیشرفت و توسعه نهادهای خویش موجودیت بخشند. در ازمنه قدیم روحیات آنان برخی احساسهای سالم را در آنان الهامبخش گردید و مانع از ایجاد چنین تباین و تفاوتهائی شد. آنان به اصالت خویش معتقد بودند و عادت پیدا کردند دیگران را «تات» بخوانند و به این عنوان از خود متمایز سازند. نیز کسانی از میان خود را که مقلد اقوام دیگر گشته بودند «سارت» نام نهادند. آنان تمدن خویش را «اویغارلیق-اویقارلیک» مشخص ساختند. سنن آنان «تؤره» نام گرفت، قوانینشان را «توزوک» نام نهادند و قانون اساسی خود را «یاسا» گفتند. بعنوان یک ملت خود را «بودون» خواندند، واژهای که از بوتون (همه، کلیه) مشتق شده است چرا که آنان خود را آزاد و وارسته از همه جهانیان پنداشتند. ربالنوع خویش را خدای ترکها خواندند و معتقد گردیدند که او تنها مراقبت رفاه و نیکبختیشان را در اختیار دارد، چنانکه این نکته را در کتیبههای «گول تکین» (اورخون) میبینیم.
علیرغم این ایدهآلیسم که از رسوم و آداب آنان ملهم گشته بود، رهبران رسمی مردم ترک سنن ملی را بخاطر زندگی درباری خویش، فراموش کردند. آنان به برتری «تات» اعتقاد رسانده و مقلد اینان شدند، و بنابراین برگزیدگان رسمی ترکها به جانب مغاک «سارت بودن» پیش راندند. خوشبختانه نخبه خلق سنن زبانی خویش را پاسدار گشته و ملت را از خاموشی نجات بخشیدند.
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1397/02/14
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ناسیونالیسم ترک و تمدن باختر